دانلود آهنگ مرد پاییزی از عرفان از موزیک دونی

متن آهنگ مرد پاییزی از عرفان

چهار شب قبل ماه نهم سال خدا از خاک سرد یه دیوونه ساخت
یه متولد پاییز با دل پر همه حرفای توی سرش باتله شد
ساکن صلح واسه بهترین رفیقش با دست خالی میکنه حاکمو
هنوز برگا میریزن مثل تار موش توی دوش نرفت مثل یه ستاره سوخت
توف به تموم پاییزای عمر که خشک کرد منو مثل ساقیای گل
خم نشدم زیر بار زور نرفتم ولی زیر پام زدن تا که خوب نجنگم
من حرفای توی دلو با خدایی گفتم که نشنیده گرفتو خاطرات مبهم
باقی موند برام با صدای پر غم ولی بیخیال همه من یه یاغی موندم

متن آهنگ مرد پاییزی عرفان
تکست آهنگ مرد پاییزی عرفان

در استانه یه فصل سرد در محفل عزای آینه ها و اجتماع صبح
بار تجربه های پریده رنگ و این بلوغ بارور شده از دانش سکوت
چگونه می شود به ان کسی که میرود صبور سنگین سرگردان فرمان ایست داد
چگونه می شود به مرد گفت که او زنده نیست او هیچوقت زنده نبوده است

دانلود آهنگ مرد پاییزی عرفان

خیلی دوست داشتم پر شم سال گندیه واسم پر غصه است
انگار یه خط صافه جای نوسان مخ گیج گنگ مثل جیب پدرم وسطای برج
یه پسر تخس طی میشه روزاش بیخیال برد همه ارزوها توی نوستالژی گم شد
افتاد رو کنترل و دزد برد اعتراضی ندارم من خیلی وقته مردم
به عشق یه دختر همه رویاهامو کشتم بازم اعتراضی نیست همینم که هستم
درگیر یه جنگم جنگ دور از مقصد کل شهرو گشتم که عازمم به رفتن
فکر من نباش عاشق این شهرم مثل یه برگ خشکیدم لعنت به این دست خط
هه بیست و شش ابان شروع یه خط ممتد خطی که پایانش معلوم نیست