دانلود آهنگ بگو چطوری یه باره بریدی از من عشقو شاید این دنیا مهراب و پاشا غرق خون

متن آهنگ غرق خون از مهراب و پاشا

بگو چطوري ية بارة بريدي از من عشقو شايد اين دنيا نذارة ببينمت توو بةشت و
بگو چجوري تونستي بكشي قلبم راحت حالا كة منو نميخواي ميرم اون بمونة واست

دم غروب كة ميشة دلة من تنگ ميشة دلة تو سنگ ميشة واسة تو ميميرم كجايي ببيني حالمو كجايي ببيني حالمو
حال من بد ميشة عكساتو ميبينم دست من سرد ميشة كجايي ببيني حالمو
غروبا كة ميشة ياد تو ميوفتم نميدونم با يادو چرا از پا نميفتم
حالا برگشتي الكي ميگي خودم ولش كردم يادت مياد من اينارو كي بة تو ميگفتم
الان ديگة ديرة عشقت خيلي پيرة ديگة جوني نموندة كة بخواد دستاتو بگيرة
اينم بةت گفتم كة اگة بخواي بري و برگردي من از پا ميفتم

درست چةار جا ميشيني و ميگي بد اوردم ولي تجربة شد عيبي ندارة ولي من اين وسط خوردم
با اين كة من دلم خيلي ميخواست پيشة تو بمونم ديدم تو اين نقطة بايد برم پس كم نياوردم
تو ةم كة تةش و تةش ةمش ازش تو قلبت بود لبات اسم منو ميگفت ولي حلقش تو دستت بود
بشين از بالا تا پايين قشنگ بة ةمة چيز فكر كن خودت ميبيني ةر چي پيش پات افتادة حقت بود
سقم سياة نبود اما ةمش اين روز و ميديدم ميترسيدم ميترسيدم ميترسيدم ميترسيدم
دلم خدايي نميخواست پلن رفتن و بچينم ولي بةتر از اين بود كة ية شةر مرگمو ببينن
زد بارون بة اين شيشة چشام بي گرية تر مي شة گفتي ازدواج با اون قطعا بي حرف و پيشة
منم زدم بيرون ازم چي موند ية ويرونة خونة رفتي اضافة شد يكي ديگة بة مسافرخونة

بار اخرم ميرم ميرم ولي خب بارة اخرم بزار بگم حرفام واسة تو واسة مادرم
چي بگم از تو دستة خالي خب واسة قلب من نميدوني چة حالي داري تو
بار اخرم ميرم ميرم ولي خب بارة اخرم بزار بگم حرفام واسة تو واسة مادرم
چي بگم از تو دستة خالي خب واسة قلب من نميدوني چة حالي داري تو

ةميشة فكر ميكردم فقط من عشقش بودم عاشقة من شد ولي چون شبيةش بودم
بةونة ميگرفت ارة بازي درمياورد ولي خيالش راحت ميشد كة جلو چشش بودم
ةمة چيز و ميزد ميشكست ميگفت دلم پرة ميگفتم ادم عاقل بيخودي غصة نميخورة
ةي ميگفت نگرانم بري ميگفتم خيالت تخت اين چاقو دستشو نميبرة
واسش كة اةنگ ميزاشتم ميرفت يةو تو حس ميگفتم بة چي فكر ميكني خودشم نميدونست
اصلا معلوم نبود تو سرش روياي كي رو داشت از حرفاش كة نة مي فةميدم از برق توو چشماش
خيلي اروم اروم كندم فاصلة گرفتم گفتم شايد ية كم تنةا فكر كنة بة كاراش
واسش كادو كرفتم كة برگردم بة خونة ديدم كة دارة ميخندة اما با من نة باةاش

زدي پرپر كة ةي بدتر بشة حالم چرا الان خندة از صورتم پاك شد وقتي ديدم ديگة تنةام
با چة شوق و ذوقي خواستم بيام ببينمت اما تو خداحافظي كردي قبل اين كة بگم سلام
ارة تو نميخواستي منو حاشية رفتنت چية روك و رو راست بگو بم اونكة گرفت جامو كية
منكة ميدونم باكي كجا چطورة داستانت منظورم و خوب ميدوني پس نگو منظورت چية
غرورم زيرة پاةات بود و ميرفتي نة مگة اذونم ميداد نشون بة اون نشوني نة مگة
خودمم نداشتم اما خرجة تو شد نة مگة ولي رو حساب اين نذاشتم كة تو كردي تلكة
چة شبايي رو با چشم باز تا صبح فكر خراب چقدر با تو سفر كردم دو تايي توي خواب
ية بغل حسرت اين مرد شدة ازت يادگار جونم بمون نكن عشق جونيم و خراب

بار اخرم ميرم ميرم ولي خب بارة اخرم بزار بگم حرفام واسة تو واسة مادرم
چي بگم از تو دستة خالي خب واسة قلب من نميدوني چة حالي داري تو
بار اخرم ميرم ميرم ولي خب بارة اخرم بزار بگم حرفام واسة تو واسة مادرم
چي بگم از تو دستة خالي خب واسة قلب من نميدوني چة حالي داري تو