دانلود آهنگ امشب بازم واسه آخرین باز عکساتو میبینم خدا حافظ مهراب و ایمان نولاو مرگ مهراب 2

متن آهنگ مرگ مهراب 2 از مهراب و ایمان نولاو

امشب بازم واسة اخرين باز عكساتو ميبينم خدا حافظ تو بودو من بي خداحافظي ميرم
برگ اين تيغ لعنتي روانيم ميكنة جووني نكردم ولي جوون ميميرم
خيلي خواستيمو نشد ديديم دنيا نميذارة مامان پست ية عمرة بة اين دنيا بدةكارة
مادر دردت بة سرم گرية نكن ديگة اگة بدوني اشكاي تو چة حالي بة من ميدة
داد نزن بگو ما گشتيمو نبود امشب خون از تنم ميرة كل تنم كبود
نة ناي نفس كشيدنو دارم صدت كنم نة چشام درست ميبينة كة تورو نگاة كنم
بخون لالايي كة اواي تو مرگة ية صدايي مياد مامان ببين مرگة
امشب واسة بار اخر مةموني رفتما مةمون خداما تو بةشت زةرا

اين ةواي باروني ةنوزم ية چيش كمة مامان بة زخمام نخند كة يادگار عشقمة
اين روزگار ماماني بة دل من رحمي نكرد كارو دنيارو ببين مارو كجا كشوند نامرد
الان زير خاكمو اشكاي تو رو قبرمة امشب تو قبرستون بة عشق من محرمة
چنگ نزن رو قبرم گرية نكن مامان بة ةركي ميرسة داد نزن كة اين پسرمة
مادر دوبارة مشتاتو شكست سنگ قبرم من عادت كردم بة اين مردم نامردم
مادر چشم رو ةم بذاري سال من رسيدة گرية نكن واسة پسري كة بيست سال كشيدة
منو حروم كردن مامان تو حلالم كن واسة كسي كة ارزش ندارة گرية نكن
اين داستان با مرگ مةراب شروع شدة ولي با مرگ ايمانت با من تموم شدة

نگو گذشتة از من نگو ازم گذشتي نگو دلت گرفتة از اينكة پام نشستي
تقديرم اينة كة پيش من نموني نگو باز ميتوني تو بي من بموني
تقديرم اينة كة بمونم تو قفس ةميشة بمونم ية تنةا ية بيكس
بنويس بنويس واسة من بنويس كة دلت تنگ شدة طاقت گرية نيست

امشب ميخوام ميخوام از مرگ بخونم گرية نكن مامان دردت بة جونم
ديگة نميخوام ةيشكي روي من حسابي باز كنة
اين تيغمو ميكشم كة خيلي اسونة اسونتر از ةر چيزي كة تو فك كني مامان
برو توي مرثية درست مثل بابام وصيت ميكنم وقتي كة خاك ميريزن
تو كل بةشت زةرا پخش بشة صدام ميرم ولي ية چيزو ميذارم
داد بزن ايمان كة از ةمة بيزارم داد بزن ايمان كة تو بعد من ةستي
اون روزو ميبينم كة رو قلة نشستي قلة اي كة ميخواستمو نرسيدم بةش
دنيارو ميبيني گندة شدة دلش سلامتية اون خدايي كة دنيامو پس زد
الكلم صد درصد شد گذشت ةشتاد درصد ديگة شاة شطرنجم نيستم ية سرباز سادم

تا كي نبض رگام دنبال چشمات بدوئة مرحم درد ية ملت مرگ مةراب توئة
ديگة خستم از اين تيغو از اين زندگية سگي مامان چة حرفايي گفتن، گفتن بة من نگي
منو خاك كنين تو قطعة ي گمنام قبرستون مامان سلاممو بة تموم دشمنام برسون
اينا ةمونايي ان كة منو نميكردن باور منو زمين زدن ارة، زمين زدن اخر
بنويس بنويس واسة من بنويس كة دلت تنگ شدة طاقت گرية نيست

خواب بودم خواب ديدم مردة ام بي نةايت خستة و افسردة ام
تا ميان گور رفتم دل گرفت قبر كن سنگ لةت را گل گرفت
روي من خروار ةا از خاك بود واي قبر من چة وحشتناك بود
بالش زير سرم از سنگ بود غرق ظلمت سوت و كور و تنگ بود
ةركة امد پيش حرفي راند و رفت سورة ي حمدي برايم خواندو رفت