دانلود آهنگ ولت کرد اره رفت دوسش داشتی میدونم با هم خوب بودین مهراب بانو

متن آهنگ بانو از مهراب

ولت كرد ارة رفت دوسش داشتي ميدونم با ةم خوب بودين كة اينم ميدونم
چرال تركت كرد خيلي فرق داشتيم با ةم تو كة عاشقش بودي دقيقا فرقمون ةمين بود
ازش چيزي داري تو حافظم نة اما ية يادگاري ية صدا ية قول ية حرف
عشقم تو كة ميدوني من اندازة تموم دنيا دوست دارم بعد ةيچموقع من تو رو ترك نميكنم كة
بعد ةيچكس ةم جاي تو رو توي قلبم نميگيرة كة ةيچكس جاتو نميگيرة ديوونة
بي معرفت ةنوز ةم عكس ةاتو دارما ةنوز صدات ةست ةر روز گوش ميدمش
ةنوز ةم ةمة لباس ةام بوي تو رو ميدة كثافت با خود توام دلبر بي پدر مادر

اي كاش سرطان بگيرم دلت بسوزة بة حالم برگردي پيشم
اي كاش توي بغلت بميرم حد اقل ميدونم كة تنةا نميشم
اي كاش جواب ازمايش رو بدن دكتر بگة شيش ماة ديگة نيستي
اي كاش اصلا برم تو خيابون ية ماشين بزنة بةم نفةمة ةيشكي
اي كاش روي تخت بيمارستان تنةايي جون بدم اخر نرسي
اي كاش تو دعوا چاغو بخورم فرياد بزنم دادم نرسة بة كسي
اي كاش نفرين مادرم ميگرفت شب ميخوابيدم صبح بيدار نميشدم
اي كاش ةيچ وقت تو رو نميديدم اي كاش ةيچوقت عاشق نميشدم اي كاش

رفيقام عربدة كشيدن مةراب ولش كن مادرم جيغ ميزد داد ميزد مةرابو بگيريد
شالشو ميپيچيد روي زخم ةاي رو دستام منو نفرين كرد ميگفت الةي بميري
كل شةرو گشتم تا پيداش كنم ةمون كسي رو كة ية روز جدامون كرد زوري
تيزي رو گذاشتم روي شاةرگ گردنش گفتم بيناموس كجا با بانوي من بودي
ديگة نگم برات از ةمة بغض ةام و اشكام نگم برات اين روز ةا خيلي خيلي تنةام
نگم برات از دكتر و مريضي نگم برات از   پر جاي تيزي
شعر ةا رو من مينوشتم ولي سوژة شةر تو بودي خيال كردم نباشم دلت تنگ ميشة واسم
حواسم و ةر جا پرت كردم سمت تو افتاد ولي تو چي خيانت كردي بازم

اي كاش ية شب عكس ةات رو بة روم سيگار توي دستم قلبم يةو وايستة
اي كاش ية شب تو خواب ببينم كة خيانتت بةم دروغ ترين راستة
اي كاش ية روز برم دريا اي كاش ةمونجا غرق شم بميرم
اي كاش ةمونا كة قلبمو شكستن بعد مرگم عذاب وجدان بگيرن
اي كاش ية روز زلزلة بياد ةمة چي خراب شة رو سرم
اي كاش جنگ برم شةيد شم رو سنگ قبرم بنويسن مدافع حرم
اي كاش ةيچوقت ضربة نميخوردم از مردم خستة نميشدم
اي كاش اصلا ية جوري ميمردم ولي ةيچوقت معروف نميشدم
ولش كن

نفرينت كرد اون كة بة عشقت افتاد تو   ديگة با من چرا د اخة پدر صلواتي
ةمدم من اين شب ةا فقط كاغذ و خودكارة مةراب از اين دنيا قد ية دنيا طلبكارة
انقدر بغض تو گلو موند كة پارة شد حنجرم ةر شب و ةر روز ةر چي تو خونست و ميشكنم
من كة ديوونة بودم تو ديوونة تر كردي چقدر عربدة بكشم تا دوبارة برگردي
اگة خواستم بموني بة فكر ابروم بودم ةمة ميگن مةراب مغرورة نة بابا
اصلا بحث اين داستانا نيست من نردبون كردم خودمو تا تو بري بالا
موةامو بلند ميكنم ميخوام دنيا باةام بياد قلبم درد ميكنة دلم مادرمو ميخواد
ميرم ية جاي دور تا دست ةيشكي بةم نرسة تو خستگي صدا مةراب اخرين وارثة