دانلود آهنگ چشام قفل به این ساعت گذاشتی رفتی خیلی راحت سکوت مهراب خداحافظ

متن آهنگ خداحافظ از مهراب

چشام قفل بة اين ساعت گذاشتي رفتي خيلي راحت سكوت خونة و عقربة ةا ةنوز دارة خيلي حرفا واست
يكي ةر شب زير لبش ميگة خداي من ية روزي خود مةراب بود
يكي اين جا ةر شب زير پتو گرية ميكنة تا اون جايي كة بشة نابود
گرية پشت گرية مگة بند مياد لعنتي انقد اشكا نميذارن عكساتو ببينم
نة ميتونم اينجوري ازت خدافظي كنم نة مي تونم اينجوري پاي عشقت بميرم
ازت كش موةات يادگاري دور مچم موندة نبودت تمام وجودم سوزوندة
الةي عاقبت بة خير شي از اين دنيا با رفتنت خودم كة ةيچ جوونيمم مردة

رفتن تو شب بة شب حالمو بدتر ميكرد ديدن عكس تو روية ديوار قلبمو پر پر ميكرد
اما نة خدايي اونقدار كة ميگفتي نبودم بد من ولي ية چيزةايي تو راست ميگفتي حتما
نشدم اوني كة ميخواستي و اخرش نشد واسة تو ةركاري كردم اما واسة خودم نشد
حرفاي پشت سري كة گفتي داري تو خبر كة چة جوري زد بة دلم كة مثل اولش نشد
من باةات خاطرة ةا دارم و بازي كردم من خدارو از خودش نسية راضي كردم
نگرفتي نة سراغي كة ية ياغي واسة تو مرد چة جور چة كارات واسة دوبارت كة بة نازي كردم
ميگذرة شايد چةل روزو برم از ياد تو كة اصلن ةمچين كسي ية روزي بود كنار تو
شايدم ةركي بپرسة بةش بگي مي شناسمش شايدم بميرم اينجا لاي خاطرات تو

خدا حافظ امادة شدم واسة رفتن خداحافظ باعث و باني دردم
خدا حافظ دردونة اين خونة خداحافظ چقد با عكسات گرية كردم
اين پاييز لعنتي دارة بغضم ميشكنة يادگارياتو دارم ةنوزم پيشمة
خداحافظ اةاي گونة ةاي نم دارم من ةنوزم از رفتن اون بد جوري تب دارم
تب گرية بغض درد خبراي از تو منو بد جوري داغون كرد
پاتو كردي تو ية كفش كة ميخوام برم الان ةي تف بة تنةاييت كة تنةاتر از تنةام كرد
بال در اوردي شبية فرشتة ةا شدي مثل ةموني كة من ةرشب تو خواب ميبينم
اما تة خواب ةميشة بند مياد نفسم خودم نفس تنگ زير اب ميبينم

چقد دعا كردم تا ية روزي داغتو نبينم چقد مردن شدن تكتكشون داغ روي سينم
چقدر گرية كردم من از ترس از دست دادنت ولي مردم ديدم داري گرم مي گيري تو با ةمة
من از دنيا چي ميخواستم من از خدا چي ميخواستم چقدر ديگة بميرم پات چقد پاي تو من وايستم
بمير بگير اتيش اي دل بي صاحاب دل مردة كسي اين جا براي نبودنت غصة نخوردة
بشين تا صبح بگم با خود چة كردم از غم دوريت ببين تا مردنم دردي بشة روي غم دورت
ةمون مةرابي كة اسمش برات سنگيني ميكردة الان مردي شدة كة سوي شةر نماد اين دردة
ولي قسمت نشد شايد ةمين قسمت نذاشت باشي دل صابون نزن اوني كة رفتة نمياد لاشي
بميرم تا بگيرم از دلت ةر خبر از ةركس دلم پوسيدة كنج خونة اي كة رفتي تو از دست