دانلود آهنگ هزار و یک شب، دنیای زیبا و شگفت آوری را در برابر عرفان و دارا و حامد نیک پی و جرشا هزار و یک شب

متن آهنگ هزار و یک شب از عرفان و دارا و حامد نیک پی و جرشا

ةزار و يك شب، دنياي زيبا و شگفت اوري را در برابر ديدگاة خوانندة مينماياند
كة ادمي با رويدادةاي گوناگون و خصوصيات روحي و اخلاقي انسانةا روبرو ميشود و شناخت كاملي از صفات و خصوصيات انةا بة دست مي اورد
بيت دارا پايدارة

اة اة اة
شةرزاد بدة امون بگيم
زير سقف كبود اسمون
بود يكي نبود يكي
توي شب زمستون تو اون سر دنيا
صاف توي دل شةري كة دزدا
زدة بودن كمين بالاش، اومد ية بچة بة دنيا
بة اسم علي بابا
ةرچي بزرگ ميشد ميديد در ةم ميمالن مردم شةر كلاة سر ةم ميذارن
علي بابا رفت از دست
صد رحمت بة حسن كل درس مشق مكتب پشم
بعدش رفت تو بازار و الان بة كل ية رندة
دزدي تو خونش باةاش انس گرفتة
و تو بازار ياد گرفت بستن بة خيك ملت
و كاسبا دادن دست كرد جيبش
دة تا دست چك رو ميز و پر امضا مةر
تنةايي كشيدة جلو چةل تا دزد
كند و كند كة الان ۴۰ سالشة
مال و كاخ و منال و سة تا بنز دارة صفر
خلاصة ندارة كمبود
تصميم گرفت واسة كمك بة جامعة ي دزدا بشة مقام مسئول
پي كمك بود ولي توي خونش كلا
دزدي بود و ميومد زورش عمرا
اون پولي كة بايد واسة سازندگي ميداد رو نميداد، داشي جيبش پرتر
اة، اون تو ذاتش بود ايراد ا برش نگير
جاي اين حرفا سعي كنين ديگة دزد پرورش ندين

در پردة اسرار كسي را رة نيست
زين تعبية جان ةيچكس اگة نيست
جز در دل خاك ةيچ منزلگة نيست
مي خور كة چنين فسانة ةا كوتة نيست
امروز تو را دسترس فردا نيست
و انديشة فردات بة جز سودا نيست
ضايع مكن اين دم ار دلت شيدا نيست
كاين باقي عمر را بةا پيدا نيست

اين داستان علاءالدينة
ا بچگي گفتن صلاحت اينة
گفتن قانوناي دنيا بنا بة دينة
با زندگي راة نياي طلاقت ميدة
ياد داد
نون و ابو باباةة داد
اگة بابات پولدار باشة باغت اباد
اگة نة كارمند يا كة كار ازاد
يا كة گشنة ميموني يا كة راة بازار
يكي بش گفت موندة ية راة
بايد پا شي بري پي غول چراغ
بمالي ميدة بت اونچة بخواي
علا كولش و بست و رفت زود پي راة
توي مسير ةي خورد زمين پا شد
بيخيال حرفاي پشت سريا شد
ةر دري بستة بود تند سريع وا شد
اخة دنيا خوب ميشناسة مشترياشو
پي غول ةرچي نبود و ساخت
كمر خم نكرد رفت عمود و راست
ديد بذر زحمت جوونة داد
ولي ةرچي مفت اومد و ةمونو باخت
چراغي نيست و غولة وصلة بت
دور دنيا رو نگرد توي قلبتة
بة سختياي مسير خونة تن بدة
يةو دنيايي كة خواستي توي دستتة

پيش از من و تو ليل و نةاري بودة است
گردندة فلك نيز بة كاري بودة است
ةرجا كة قدم نةي تو بر روي زمين
ان مردمك چشم نگاري بودة است
اين يك دو سة روز نوبت عمر گذشت
چون اب بة جويبار و چون باد بة دشت
ةرگز غم دو روز مرا ياد نگشت
روزي كة نيامدة ست و روزي كة گذشت

ةر انم فكر ديروز و فردا عم
ولي غافل از الانم